دکتر «حمید وارسته»، ۲ بار با انتخاب انجمن شهر دوران خود به عنوان شهردار تبریز انتخاب شد؛ در فاصله سالهای ۴۷ تا ۵۰ و ۵۴ تا ۵۶٫ او با پشتیبانی همکارانش، کارهایی برای شهر انجام داده که هنوز آن فعالیتها زبانزد عام و خاص است و هیچگاه به فراموشی سپرده نخواهد شد.
دکتر وارسته ۲۲ اسفند سال گذشته، دارفانی را وداع گفت. او مرد میدان و باهوش و با صداقت بود و عشق به تبریز در وجودش موج میزد. هرآنچه در توان داشت در طبق اخلاص و مردانگی ریخت و تقدیم همشهریانش کرد. او دکترای حقوق داشت و یکی از بهترین وکلای زمان بود. خودش بارها نقل میکرد که وقتی به شهرداری تبریز آمد، درآمدش سه ، چهار برابر کمتر شد. با این همه او به مادیات نمیاندیشید و دنبال این بود که تبریزی نو بسازد که یادآور شکوه و عظمت تاریخی این دیار باشد.
او منتخب مردم بود و با مردم زندگی میکرد. برای عمران و آبادانی این شهر که به دلیل بیتوجهی حاکمان وقت به فراموشی سپرده شده بود و نام و نشانی از گذشته پر افتخارش نبود، طرحی نو درانداخت. این مشخصات و خصوصیات را در کمتر فردی میتوان یافت. بنده ۲ سال به عنوان شهردار منطقه غرب تبریز (در آن زمان شهرداری تبریز علاوه بر شهردار مرکز، دو شهردار منطقه داشت که شهر توسط آنها اداره میشد) روزانه با این بزرگوار در تماس بودم. وارسته از زبان خودش دکتر وارسته در کتاب خاطراتش نوشته: «تا حدی که در توان داشتم، توانستم تبریز را بازسازی کنم و کارهای بزرگی برای رفاه این مردم فهیم انجام دهم. خدمات من بیدردسر نبود، ولی من به بهانه شرایط نامساعد و بس دشوار، از خدمت به تبریز و بازسازی آن نه تنها شانه خالی نکردم، بلکه با دشمنان این خطه از آذربایجان به ستیز پرداختم. شبها بعد از فراغت از کار با خودم میگفتم: «اگر قلبی صاف و بیغش داشته باشیم دست خدا، عصای دستمان و سایه خدا حامی و حافظ حرکتهایمان خواهد بود. اعتراف میکنم که مرا در خدمت در تبریز خدا حمایت میکرد؛ چون با طبقه اشراف و صاحبان زر و زور که جز به منافع مادی خود در اصلاحات شهری به چیز دیگری نمیاندیشیدند روبهروی هم قرار میگرفتیم. از مردم عادی شهر هم که خدمات برای آنها بود، جز سکوت چیزی انتظار نداشتم؛ دستشان به هیچ قدرتی بند نبود. پس تنها تکیهگاه من خدا بود و باز هم خدا»
وارسته با این روحیه شروع به کار میکند، او عاشق تبریز بود و عقیده داشت آدم باید لیاقت این را داشته باشد که عاشقانه کار کند نه عاقلانه؟! اقدامات ماندگار وارسته کارهای ماندگار دکتر وارسته، با وجود خالی بودن صندوق شهرداری و درآمد ناچیز ناشی از اخذ عوارض از مردم و نبود کمک مالی دولت برای پروژههای سنگین، چنان نمود پیدا کرد که همه در شگفت شدند.
از جمله این پروژههای به یاد ماندنی در دوران تصدی دکتر وارسته در شهرداری تبریز عبارتند از:
۱. انتقال میدان ترهبار صاحب الامر به میدان جدید امروزی که شهر را از بار سنگین ترافیک و آلودگی هوای شهر نجات داد.
۲. احداث آرامستان جدیدی به نام «وادی رحمت» با پیش بینیهای زیست محیطی برای سالهای آینده.
۳. امتداد خیابان کمربندی (سرلک سابق) تا آبرسان. این خیابان تا برخورد با انتهای خیابان ارتش جنوبی مشکل آنچنانی نداشت ولی در این نقطه پادگان مانع پیشروی و ادامه طرح بود. مکاتبات زیادی با وزارت کشور انجام شد. با اینکه استاندار وقت هم موافق ادامه پروژه بود ولی حریف پادگان ارتش نمیشدند. در نهایت با اجرای این طرح به شرط احداث تونلی زیرزمینی با هزینه شهرداری که دو طرف پادگان را به هم متصل کند، موافقت شد. با این ترفند این کمربندی تکمیل و مورد استفاده قرار گرفت.
۴. احداث خیابان آبرسانی از چهاراه آبرسانی به سمت عباسی.
۵. احداث خیابان عریض و طویل جمهوری اسلامی (کوروش سابق) و میدان روبهروی استانداری.
۶. احداث خیابان هفده شهریور جدید و اتصال خیابان هفده شهریور قدیم به ارتش.
۷. احداث مقبره الشعرا که بعد از گذشت چهل سال هنوز سامان نیافته است.
۸. نصب پل هوایی دروازه تهران (رابط ائلگلی و ولیعصر) که بعدها تجهیز و به پل کابلی (اتحاد ملی) نامگذاری شد.
۹. انجام اقدامات اولیه احداث «پارک بزرگ شهر» در منطقه غرب تبریز که در زمان خود با «هاید پارک» لندن مقایسه میشد.
۱۰. احداث خیابان چای کنار از پل منصور تا پل قاری.
۱۱. احداث خیابان قره آغاج
۱۲. تاسیس ۲ منطقه شهرداری. بعد از تهران در تبریز، انتخاب شهرداران مناطق به صورت مستقل با تصویب انجمن شهر انجام میشد.
۱۳. بازسازی استخر ائلگلی به شکل فعلی.
بر این باورم که وارسته با عشق به تبریز پا جای پای «ارفع الملک جلیلی» گذاشت. انتظار میرود دکتر «صادق نجفی»، شهردار فعلی تبریز نیز بتواند اجرای چنین خدماتی را در پیش بگیرد و با وسواس در هزینه کردن بیتالمال و نظارت دقیق بر اجرای پروژهها، نامی نیک از خود به یادگار بگذارد.